جدول جو
جدول جو

معنی قابل حمل - جستجوی لغت در جدول جو

قابل حمل
حمل کردنی، منقول
متضاد: غیرقابل حمل، غیرمنقول
فرهنگ واژه مترادف متضاد
قابل حمل
محمولٌ
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به عربی
قابل حمل
Movable, Portable
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل حمل
mobile, portable
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل حمل
قابل حرکت , پورٹیبل
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به اردو
قابل حمل
সরানোযোগ্য , বহনযোগ্য
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به بنگالی
قابل حمل
inayoweza kusogezwa, inayoweza kubebeka
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به سواحیلی
قابل حمل
เคลื่อนย้ายได้ , พกพาได้
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به تایلندی
قابل حمل
verplaatsbaar, draagbaar
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به هلندی
قابل حمل
beweglich, tragbar
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل حمل
przenośny
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل حمل
подвижный , портативный
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به روسی
قابل حمل
рухливий , портативний
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل حمل
móvil, portátil
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل حمل
mobile, portatile
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل حمل
चलने योग्य , पोर्टेबल
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به هندی
قابل حمل
móvel, portátil
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل حمل
dapat dipindahkan, portabel
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
قابل حمل
이동 가능한 , 휴대용의
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به کره ای
قابل حمل
נייד
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به عبری
قابل حمل
可移动的 , 可携带的
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به چینی
قابل حمل
動くことができる , 携帯可能な
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به ژاپنی
قابل حمل
taşınabilir
تصویری از قابل حمل
تصویر قابل حمل
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قابل عمل
تصویر قابل عمل
Operable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قابل تحمل
تصویر قابل تحمل
Bearable, Tolerably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قابل تحمل
تصویر قابل تحمل
suportável, toleravelmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قابل عمل
تصویر قابل عمل
operável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قابل تحمل
تصویر قابل تحمل
erträglich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قابل عمل
تصویر قابل عمل
bedienbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قابل عمل
تصویر قابل عمل
operacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قابل تحمل
تصویر قابل تحمل
znośny, znośnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قابل عمل
تصویر قابل عمل
работоспособный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قابل تحمل
تصویر قابل تحمل
терпимый , терпимо
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قابل عمل
تصویر قابل عمل
придатний до використання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قابل تحمل
تصویر قابل تحمل
терпимий , терпимо
دیکشنری فارسی به اوکراینی